در حالیکه پسرش در کافه راندو، در لذت خود غرق بود،
پدر بی خبر، هزینههای آن بزم را قبول کرده بود.
بزعم پدر، پسر با دوستانش شادمان بود
اما میان این شادمانی و آن لذت بسیار فاصله بود
داستان چیز دیگری استدر حالیکه پسرش در کافه راندو، در لذت خود غرق بود،
پدر بی خبر، هزینههای آن بزم را قبول کرده بود.
بزعم پدر، پسر با دوستانش شادمان بود
اما میان این شادمانی و آن لذت بسیار فاصله بود
داستان چیز دیگری استتعداد صفحات : 0