loading...

روزنوشت|مهدی صفری

از راه و رسم خداپرستی خویش می‌گفت و من می‌شنیدم ... خسته شد تا آمد سیگاری روشن کند‌‌‌... گفتم حاضرم خدا را آنگونه که تو می‌گویی بستایم بشرطی که دیگر سیگار نکشی ...

بازدید : 29
شنبه 26 بهمن 1403 زمان : 14:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

روزنوشت|مهدی صفری

از راه و رسم خداپرستی خویش می‌گفت و من می‌شنیدم ...

خسته شد تا آمد سیگاری روشن کند‌‌‌...

گفتم حاضرم خدا را آنگونه که تو می‌گویی بستایم بشرطی که دیگر سیگار نکشی

لبخندی زد و گفت من باید خودم به این نتیجه برسم که سیگار برایم مفید نیست

کاش می‌توانستم لبخندی بزنم ...

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 17
  • بازدید کننده امروز : 18
  • باردید دیروز : 4
  • بازدید کننده دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 199
  • بازدید ماه : 381
  • بازدید سال : 3233
  • بازدید کلی : 11012
  • کدهای اختصاصی